دوره آموزشی فرزند دیجیتالی من
🟢دوره آموزشی "فرزند دیجیتالی من"
(ویژه پدر و مادر ها و مربیان دلسوز)
سر فصل ها:
🎮معرفی بازی های دیجیتالی سالم و مفید
⚽️معرفی بازی های خانگی و اردویی
🤒نحوه برخورد صحیح با کودک و نوجوانانی که معتاد موبایل شده اند
🤯آثار تربیتی شبکه های اجتماعی، انیمیشن و بازی های دیجیتال
🤔مهارتهای تفکر انتقادی در مواجهه با رسانهها
☘️تربیت جنسی کودک و نوجوان
🗣شیوه های گفتگوی احسن با نوجوان امروزی
📜همراه با گواهی پایان دوره ویژه شرکت کنندگان
🔸شهریه 200 هزار تومن.
تخفیف ویژه برای والدینی که 3 فرزند به بالا دارند، 150 هزار تومن
👥مدارس، مراکز آموزشی و مؤسسات فرهنگی میتوانند با ثبتنام گروهی والدین و مربیان محترم (حداقل ۱۰ نفر) «تا حداکثر 50درصد» از تخفیف ویژه بهرهمند شوند.
💻کلاس ها به صورت آنلاین و آفلاین برگزار می شود.
🟣اساتید:
🔹آقای سید احمد موسوی نسب
کارشناس علوم تربیتی
🔹آقای محمد حسن عبدالصمد
کارشناس علوم شناختی و رسانه
🔹آقای علیرضا عموزاد
کارشناس بازی های دیجیتال
🔹سرکارخانم طالبی
کارشناس رسانه و خانواده
📞برای ثبت نام به شماره 09383192909 پیامک دهید
🌀کانال رسانه بدون فیلتر
https://eitaa.com/bazi99
کارگاه تخصصی ویژه والدین و مربیان تربیتی:
با مشکلات آموزش مجازی فرزندکم چه کنم؟
⭕️با مشکلات آموزش مجازی فرزندم چه کنم؟
💠کارگاهی برای جلوگیری از:
تبلی😑
بی حوصلگی🤯
افت تحصیلی😔
اعتیاد به فضای مجازی😱
محتوای غیر اخلاقی😈
مختوای خشونت آمیز😡
دوستیابی اینترنتی👺
فاصله عاطفی بین اعضای خانواده 😭
همراه با راهکار های عملی👌
⭕️کلاس ها تنها مخصوص والدین و مربیان در چهار جلسه به صورت مجازی برگزار میگردد.
🎙با ارائه استاد: محمد حسن عبدالصمد، کارشناس امور تربیتی و سواد رسانه ای
برای دیدن فایل تصویری جلسه اول اینجا کلیک کنید
برای دیدن فایل تصویری جلسه دوم اینجا کلیک کنید
برای دیدن فایل تصویری جلسه چهارم اینجا کلیک کنید
دوره سواد رسانه ای ویژهٔ دختران نوجوان
استاد: محمد حسن عبدالصمد
برای دیدن جلسه سوم اینجا کلیک کنید
برای دیدن جلسه چهارم اینجا کلیک کنید
🔶 بخشی از سرفصلهای دوره:
✔️آشنایی با عملیات روانی رسانه ها
✔️ آشنایی باجریان شناسی رسانه ها
✔️بررسی آسیب ها، فرصت ها و...
✔️مواجههٔ هوشمندانه در فضای مجازی
✔️اعتیاد به فضای مجازی و رسانه
✔️تحلیل فیلم و سریال با رویکرد تفکر انتقادی
✔️راهکار های مدیریت مصرف رسانه ای
رادیو گفتگو/ با موضوع جریان تحریف
سخنان محمد حسن عبدالصمد،(کارشناس رسانه) و دکتر محمد جواد بهمن آبادی(پژوهشگرجنگ هوشمند) و دکتر ملک پور(کارشناس مسائل سیاسی در رادیو گفتگو با موضوع " نامه دانشجویان دانشگاه های کشور در شکست جریان تحریف)
22 مرداد 99
وقتی از بچه های مدرسه ابتدایی پرسیده شد زمان شاه بهتر بود یا الان؟! پاسخ این سوال را از زبان استاد عبدالصمد در فایل زیر بشنوید
http://bayanbox.ir/info/6196085909280390298/radio-goftego-99-05-22-17-30-2-1
برای شنیدن قسمتی از سخنان آقای محمد حسن عبدالصمد لینک زیر کلیک نمایید
http://bayanbox.ir/info/6360129345872242117/radio-goftego-99-05-22-18-00-2
برای شنیدن کامل این برنامه به لینک زیر بروید
http://radio.iranseda.ir/epgarchivePart/?VALID=TRUE&ch=29&e=147487234
محمدحسن عبدالصمد:
"سیاستهای رسانهای" اعم از زیرساخت، ابزار و محتوای باید در جهت جریان هدایت باشد/ تربیت رسانهای و تقوا دو ضرورت برای زیست سالم در فضایمجازی است.
محمدحسن عبدالصمد کارشناس رسانه در گفتگو با خبرنگار فرهنگ سدید نشسته است که میتوانید مشروح آن را در زیر بخوانید:
سؤال: تعریف شما از سواد رسانهای چیست؟
عبدالصمد: قبل از تعریف سواد رسانهای یک مقدمهای نیاز است که ذات فلسفه رسانه برای "تولیدکننده" و "مصرفکننده" چیست؟ تولیدکننده و صاحبان رسانه عمدتاً به دنبال ثروت یا قدرت هستند و در این حوزه اکثراً از هر تاکتیکی برای جذب مخاطبان استفاده میکنند. نکته اول که حائز اهمیت است این است که، مصرفکننده رسانه باید بداند که این "محتوایی" را که دارد استفاده میکند توسط چه کسی و با چه هدفی تولیدشده است. کجای آن مفید و کجای آن غیرمفید و حتی مضر است.
از طرفی دیگر کسانی که رسانهها را "مصرف" میکنند دلایل مختلفی دارند، برخی برای آگاهی و کسب خبر و یا علم، رسانه را مصرف میکنند. برخی دیگر ممکن است تنها برای سرگرمی، لذت و پر کردن وقتشان استفاده میکنند. در این میان طبیعی است که صاحبان رسانه میتوانند "ذائقه" و "تمایلات" مخاطبین را "جهت" دهند.
اگر بخواهیم مسئولیت وظیفه و تعهد رسانه را روشن کنیم نگاهی میاندازیم به بیانات رهبری در دیدار با شاعران و اهالی فرهنگ در سال ۹۸ که فرمودند: «شعر یک رسانه است؛ یک رسانهی اثرگذار است و برای انتقال مفاهیم، کارآمدیِ مضاعف دارد نسبت به بیان غیر شعری؛ اغلب هنرها همینجور هستند. البتّه هنرها باهم متفاوتاند؛ خود شعر یک خصوصیّات و یک امتیازات ویژهای دارد -کما اینکه بعضی از هنرهای دیگر هم برای خودشان امتیازاتی دارند- که منحصربهفرد است و حالا نمیخواهیم وارد آن مقولات بشویم. خب این قدرت تأثیری که در شعر وجود دارد، مسئولیّتآور است. به طور کلی همهی اشیاء، همهی اشخاص، همهی پدیدههایی که شأن بالاتری دارند، مسئولیت بالاتری هم دارند. جنابعالی هم اگر چنانچه در مجموعهای از آحاد جامعه بُرشِ بیان و نظر و رأی داشته باشید، مسئولیتتان بیشتر از آنکسی است که این بُرش را ندارد؛ بنابراین شعر به مناسبت همین قدرت تأثیرگذاری، دارای مسئولیت است، تعهّد دارد، تعهّدی بر دوش شعر هست؛ این تعهّد چیست؟ قرار گرفتن در خدمت جریان روشنگریِ الهی در طول تاریخ بشر. دو جریان در طول تاریخ وجود داشته: جریان بیّنات و جریان اغوا؛ جریان هدایت و جریان ضلالت، اضلال. «لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّنت» یک جریان است در طول تاریخ، «لَاُغوِیَنَّهُم اَجمَعین» هم که حرف شیطان است، یک جریان دیگر است. مسئولیّتِ شعر این است که در خدمت آن جریان اوّل قرار بگیرد؛ علّتش هم واضح است، چون این را خدا داده، مال خدا و نعمت الهی است و ما بندگان خدا هستیم [پس]بایستی هر چه به ما نعمت داده، در خدمت جریان نبوّت و هدایت از سوی پروردگار قرار بدهیم؛ خب بنابراین، تعهّد این است.»
این سخنان در جمع دیدار با شعرا مطرحشده است. شعر به عنوان یکی از ابزار هنری و بهنوعی یک رسانه تأثیرگذار است. فقط کافی است در این بیانات بهجای عبارت شعر عبارت "رسانه" را جای گذاری کنیم.
با توجه به نظرات کارشناسان، درمجموع ما معتقدیم "سیاستهای رسانهای" اعم از زیرساخت، ابزار و محتوای آن باید در جهت جریان هدایت باشد یعنی رسانه ذاتاً باعث رشد و تعالی انسان شود.
سؤال: عموم مردم وقتی میشنوند که کسی میخواهد آنها را در جهتی هدایت کند، موضع میگیرند و استقبال نمیکنند؟
عبدالصمد: ببینید، همین الآن دنیای غرب دارد مردم دنیا را هدایت میکند منتهی هدایت در جهت شیطانی و با اهداف خودش؛ اما، چون اکثراً دارای بسترهای زیرساختی و توانمندیهای هنری بسیار قوی هستند، این هدایت به ظاهر دیده نمیشود. اگر ده سال گذشته از مردم ایران میپرسیدیم که حاضرید فلان لباس را بپوشید و یا فلان مدل زندگی کنید، هیچ کس قبول نمیکرد و حتی ممکن بود از این حرف ما ناراحت شوند؛ اما الآن همان مدل و همان سبک را رفتار میکند، چرا این اتفاق می افتد؟ چون رسانه عموما به صورت بسیار آرام و به صورت تخدیری اول "افکار" و بعد "گفتار" و سپس "رفتار" ما را تغییر میدهد. یک مثالی هست با عنوان قورباغه داغ، در یک آزمایش علمی قورباغهای را نزدیک آبی میکنند که به نقطه جوش رسیده است، قورباغه عقب میرود و از رفتن به آب خودداری میکند، چون متوجه حرارت این آب میشود، بعد همان قورباغه را داخل آب سرد میگذارند و این آب سرد را با شعله بسیار ملایم آرامآرام گرم میکنند تا ببینند وقتی آب به نقطهجوش میرسد عکسالعمل قورباغه چیست، جالب است قورباغه اصلاً متوجه اتفاقات نمیشود و چند دقیقه بعد قورباغه بدون اینکه هیچ عکسالعملی از خود نشان بدهد در آبجوش، آب پز میشود و میمیرد، الآن تقریباً رسانهها همین کار را با مردم انجام میدهند بسیار آرام سبک زندگی ما را تغییر میدهند.
ما خیال میکنیم تنها محتوایی روی ما تأثیر دارد که مستقیماً حرفی را بزند. یک پدر و مادر احساس میکنند همینکه به فرزند خود اجازه نمیدهند که فیلم "غیراخلاقی" و "ترسناک" ببیند وظیفه خود را بهخوبی انجام دادهاند و هیچ خطری از دیدن "اخبار" و یا "پیامهای بازرگانی" و یا یک "سریال" برای فرزند خود نمیبییند.
برای مثال در تبلیغ یک یخچال و یا یک آبمیوه از صداوسیما، وقتی کودکی درب یخچال را باز میکند در تمام طبقات یخچال، انواع و اقسام میوههای گوناگون، کیک، ژله، آبمیوه و غذاهای رنگارنگ وجود دارد. تصور کنید وقتی کودکی این تبلیغ را مشاهده کند و بعد درب یخچال خانه خودشان را باز کند، میبیند که در یخچال خانهشان از این تنوع و رنگارنگی خبری نیست. سؤال این است؛ بعد از این اتفاق آیا این بچه احساس خوشبختی میکند یا احساس بدبختی؟ چند درصد از مردم ایران درون یخچالشان این چنین رنگارنگ است؟ اینیک قانون طبیعی است که هر چه قدر میزان توقع بالا برود میزان "رضایتمندی" از زندگی هم کاهش مییابد. این موضوع احساس خوشبختی و احساس بدبختی موضوع بسیار مهمی است که خود توضیحات مفصلی دارد.
از این مثالها صدها مورد وجود دارد. ترویج "اشرافی گری"، ترویج "حرص و طمع"، "اسراف"، "خود و محوری" و... آسیبهایی دارد که از همین رسانههای خودی و قانونی هم قالب دریافت است که شاید بتوان گفت: این آسیبها ضررش کمتر از دیدن فیلمهای غیراخلاقی نیست، چراکه "جهانبینی" و "تفکر" یک انسان را دچار دگرگونی و یا دستکاری میکند. درمجموع همانطور که گفتم سیاستهای رسانهای باید در جهت جریان هدایت الهی باشد.
سؤال: خب با این فرض یعنی باید رسانه کاملاً دینی باشد، یعنی همه صداوسیما سیمای و شبکههای اجتماعی ما بشود شبکه قران و دروس حوزوی؟
عبدالصمد: متأسفانه تا میگوییم رشد و تعالی انسان، همه در ذهنشان مسائل رایج مذهبی مانند نماز و روزه و هیئت متبادر میشود. هر چند اینها هم نیاز و اصل است، اما گاها در برخی جوامع بیدین هم میبینیم که برای رشد و تعالی انسان برنامه تولید میکنند؛ اما، چون متأسفانه ما تا چه در "ابزار" و چه در تولید "محصولات فاخر هنری" بسیار کم، کار قوی و تأثیرگذاری داشتهایم، احساس میکنیم برنامه متعالی تنها شبکه قرآن است، هر چند منکر برنامهها فاخر در صداوسیما نیستیم، اما همین پیامهای بازرگانی هم بهجای اینکه در جهت ترویج اشرافی گری، حرص و تفاخر باشد میتواند در جهت جریان هدایت الهی باشد، میتوان فرهنگ "ترجیح خوبتر از خوب" را، "ایثار" را "مهربانی" را "صبر" را ترویج دهد. منتهی، چون ما تاکنون مانند بسیاری از برنامههای تولیدی سعی نمودیم از غرب "تقلید" کنیم. احساس میکنیم کار بسیار دشوار و نشدنی است. درحالیکه ذات و سرشت پاک انسانها با مضامین الهی و اخلاقی بیشتر عجین است، اما، چون ذائقههای تغییر کرده و کار هنری فاخر در انتقال ارزش و مبانی دینی و انقلابی بهخوبی صورت نگرفته این اقدام دشوار به نظر میرسد.
سؤال: شما نکته اول را بخش محتوایی رسانه را اشاره کردید؟ نکته دوم چیست؟
عبدالصمد: درست است، نکته اول این شد که مصرفکننده رسانه بداند که این "محتوایی" را که دارد استفاده میکند توسط چه کسی و با چه هدفی تولیدشده است. کجای آن مفید و کجای آن غیرمفید و حتی مضر است؛ اما نکته دوم که اهمیت و بسترساز "محتوا" است موضوع "زیرساخت" میباشد.
همانطور که محتوا باید در جهت جریان هدایت انسانها باشد " زیرساخت" هم باید در جریان هدایت الهی قرار گیرد. این موضوع بعضاً مورد غفلت قرار میگیرد و بسیاری از کارشناسان تنها علت قدرت جریان شیطانی را تنها در موضوع محتوا میدانند. درحالیکه اگر "زیرساخت" در جریان هدایت نباشد عمده تلاشهای محتوایی مفید هم تأثیر چندانی نخواهد داشت، چراکه صاحبان قدرت رسانهای "مسیر" را طوری جهتدهی کردهاند که امکان رسیدن محتوای ارزشی به مخاطبان میسر نخواهد شد. بگذارید مثالی بزنم. وقتی شما بهترین محتواهای فاخر هنری را در فضای نت جهانی بارگذاری کنید و مردم یک کشور تنها از گوگل استفاده میکنند، این گوگل و سیاستهای پیدا پنهان او است که امکان دیده شدن و یا دیده نشدن محتوای شمارا میدهد. شاید این جمله را چند سال گذشته میگفتیم، عدهای روشنفکرمآب کمسواد، ما را متهم میکردند به مخالفان "گردش آزاد اطلاعات"، اما با رسانهای شدن اقدامهای اخیر مانند بسته شدن صدها حساب کاربری ایرانیها و افراد خاص تأثیرگذار در توییتر و اینستاگرام، کمتر کسی است که هنوز قائل به این باشد که صاحبان این پلتفرمها بر اساس سیاستهای رژیم صهیونیستی عمل نمیکنند.
سؤال: الآن در بخش زیرساخت ایران ما کجا هستیم؟
عبدالصمد: کارشناسان این حوزه باید به سؤال بهصورت دقیق پاسخ دهند، اما آن چیزی که برای همگان قابلمشاهده است این است که موتور جستجوی اول ایرانیان، گوگل، پیامرسان اول ایرانیان، تلگرام، در شبکههای اجتماعی اینستاگرام و توییتر، در پست الکترونیکی هم جیمیل و یاهو در ایران بیشترین کاربر را دارد. با توجه به این بسترهایی که همه در اختیار دشمن درجهیک ما، یعنی آمریکا و اسرائیل قرار دارد، چطور میتوانیم در فضایمجازی اقدام مؤثر داشته باشیم؟ وقتی "ویکی پدیا"، که غیر معتبر بودنش مشهود است، میشود منابع تحقیقی دانشجو و حتی برخی از اساتید دانشگاهی ما، دیگر نمیتوان انتظاری از تأثیرگذاری محتوای مفید در فضایمجازی داشت. متأسفانه باوجود داشتن نخبگان و تولیدکنندگان پلتفرمهای ایرانی، به علت منفعتهای سیاسی و اقتصادی برخی از مسئولین اجرایی، حمایتی شایسته از این افراد نمیشود.
یکی از راهکارهای مهم هم در این بخش، همان ابلاغ رهبر معظم انقلاب به اعضای شورای عالی فضایمجازی است، یعنی راهاندازی "شبکه ملی اطلاعات" که متأسفانه این موضوع همچنان بعد از گذشت چند سال، مورد غفلت مسئولان مربوطه قرارگرفته است.
یک نکته مهم این است که حتی اگر زیرساخت و محتوا هم ایرانی باشد، اما سازوکار و پلتفرم، کپی شده از دنیای غرب باشد ما بازهم نمیتوانیم در این زمینه به توفیقاتی دست پیدا کنیم. برای نمونه در حوزه پیامرسان و یا شبکههای اجتماعی آیا همینکه زیرساخت و سرور این شبکهها ایرانی و داخلی باشد آیا دیگر آسیبهای رایج در فضایمجازی را نخواهیم داشت؟ خیر، باید با نوآوری و خلاقیت "نیازهای واقعی انسان" را شناخت و بر اساس آن ابزارهای متناسب با "رفع نیاز" او را ایجاد کرد. متأسفانه بسیاری از سرویسهایی که برای خدمات ارائه میشود بر اساس "نیازهای کاذب" است. حالا فرقی نمیکند این سرویس ایرانی باشد یا خارجی. به قول آقای افسری، همه سرویس و پلتفرمها سناریوهایی دارند که ما هم ناخودآگاه بر اساس آن سناریوها آنها عمل میکنیم هرچند اگر محتوای دینی را داخل آن قرار دهیم و راهکار این است که ما هم باید متناسب با مبانی دینی و اخلاقی خودمان سناریوی جدیدی از سرویس و پلتفرمها ایجاد کنیم.
سؤال: یعنی شبکههای اجتماعی و پیامرسانها نیاز کاذب هستند؟
عبدالصمد: ببینید هر انسانی نیازهایی در زندگی دارد و در کنار آن خواستهایی هم میتواند در زندگی داشته باشد. "نیاز" مانند نیاز به غذا در زمان گرسنگی، اما "خواست" یعنی خوردن مثلاً نوشابه یا تخمه بعد از غذا؛ یعنی اگر تخمه یا نوشابه نباشد زندگیها دچار مشکل نخواهد شد. امروزه رسانهها خواستهای ما را تبدیل به نیاز میکنند یا بهعبارتیدیگر "نیاز کاذب" درون ما به وجود میآورند. مثلاً در تبلیغات و پیامهای بازرگانی طوری وانمود میشود که فلان روغن، کفش یا شامپو نیاز ما است و باید برای زندگی و داشتن تنی سلامت، از آنها استفاده کنیم. یا برای نمونه آیا تمام دانش آموزان ابتدایی یک مدرسه نیاز به تبلت و گوشی تلفن همراه اندروید با اینترنت پرسرعت دارند؟! خیر؛ اما همه آنها "احساس نیاز" میکنند و این احساس نیاز را حتی به والدین هم انتقال میدهد؛ و یا گشتوگذار در فضایمجازی، مثلاً گشتن و چرخیدن در اینستاگرام تا چه حد برای انسان مفید است و چقدرش "نیازهای اصلی" و دردی از انسان را دوا میکند و چقدرش هیچ خاصی ندارد؟! اما هماکنون شاهد هستیم که در کشور ما، بسیاری از افراد به این ابزار و محتواها "احساس نیاز" میکنند و ساعتهای در روز را به گشتوگذار در فضایمجازی میپردازند. حرف من این است که با داخلی کردن یک پیامرسان و یا شبکه اجتماعی با همان متدهای غربی، بسیاری از مشکلات مانند "اعتیاد به فضایمجازی" و "هرزهگردی" در فضایمجازی حل نخواهد شد.
سؤال: جایگاه سواد رسانهای در این حوزه کجا است؟
عبدالصمد: وقتی آسیبهای ناشی از فضایمجازی را مشاهده میکنیم متوجه میشویم که محتوا و زیرساخت میتواند در کاهش یا افزایش این آسیبها مؤثر باشد، اما آیا اگر زیرساخت ایمن و داخلی باشد و محتوای هم تا حد ممکن کنترلشده باشد، آیا دیگر شاهد مشکلات نخواهیم بود؟ خیر، در اینجا موضوع "تربیت فردی و اجتماعی" مطرح میشود، اینکه یک فرد در استفاده از رسانه چگونه عمل کند برمیگردد به سواد رسانهای که برخی از آن با عنوان "تربیت رسانهای" یاد میکنند.
تا اینجا در ارتباط موضوع جهتدهی محتوا و زیرساخت صحبت کردیم که باید در جهت هدایت الهی باشد. همچنین در رابطه با "تربیت رسانهای" سخن گفتیم، اما گام چهارمی هم هست که باید موردتوجه قرار گیرد و آن موضوع "تقوا" است.
سؤال بسیار مهم این است که اگر در فضایی هم زیرساخت هم محتوا و هم تربیت رسانهای بهصورت کامل رعایت شود آیا این باعث میشود که مثلاً یک فرد فیلم غیراخلاقی نبیند یا حتی به آن فکر نکند؟ یا دلیل میشود که فرد، وقتش را در رسانه به بطالت نگذارند؟! اینجا است که موضوع " تقوا فردی و اجتماعی" مطرح میشود؛ فردی که از کودکی والدین او، به آن اصول تربیت صحیح را یاد ندادهاند، یقیناً دچار مشکل میشود. فرزندی که پدر و مادرش تفاوتی برای تربیت در ۷ سال اول و دوم قائل نمیشود و اصول آن را فرانگرفته است در فضای سالم مجازی هم دچار مشکل خواهد شد.
برای نمونه فرض کنیم فرزندی طوری تربیتشده باشد که از کودکی هر چه خواسته است برایش تهیهشده است و هیچ "قانونی" در آن خانه حاکم نبوده است، "ادب" و "خودکنترلی" در آن خانواده آموزش داده نشده است، در این صورت این فرد "هر زمان" بخواهد میتواند به "هر ابزاری" که "دلش میخواهد" دست پیدا کند و در آن "هر محتوایی" که دلش میخواهد تولید و یا توزیع کند.
درواقع حرف من در این مثال فرهنگ "دلم میخواهد" است. با ترویج فرهنگ دلم میخواهد که همان "پیروی بیچونوچرا" و "بدون قاعده" از "هوای نفس" است، دیگر هیچ آموزشی جواب نمیدهد. در این خانواده اگر هم قانونی گذاشته شود فرد، سعی در شکستن و یا بیحرمتی به قانون را دارد. اگر در این خانواده همه اعضای آنهم دورههای تخصصی سواد رسانه همگذارنده باشند، اما رفتار آنها منجر به کاهش آسیبهای رایج در فضایمجازی منجر نخواهد شد.
بهصورت خلاصه باید گفت که برای داشتن زیست سالم در فضایمجازی باید چهار عنصر یعنی سیاستگذاریها در محتوا و هم زیرساخت در جهت جریان هدایت الهی باشد و همچنین انسان باید به تربیت فردی و اجتماعی در مواجهه با رسانه (سواد رسانهای) و تقوای فردی و اجتماعی نیز مجهز باشد.
منبع: فرهنگ سدید
حسن عبدالصمد در برنامه گفتاورد از "رادیو تهران" به موضوع نقش فضای مجازی بر روابط خانوادگی میپردازد
لینک این فایل صوتی در سایت رادیو تهران http://webapp.iranseda.ir/EpgRecordArchive.aspx?VALID=TRUE&epgId=138096752&chid=20
سال 96 در نشستی با موضوع سواد فضای مجازی مهمان موسسه امیری حسین (ع) بودم.
دوستاناین جلسه زحمت کشیدند بخشی از متن سخنرانی بنده را به صورت فایل pdf پیاده سازی کردند که در ادامه لینک این فایل قابل دانلود است
لینک سخنرانی: دریافت
عنوان: سخنرانی سواد رسانه ای/ موسسه امیری حسین(ع)
سبک زندگی و رسانه
حسن عبدالصمد در برنامه "رویای آندلس.اندیشه توسعه و ظهور جامعه مصرفی" در رادیو ایران
لینک این فایل صوتی در سایت آپارات
حسن عبدالصمد در برنامه گفتاورد از رادیو تهران به نقش و تاثیر بازی های رایانه ای بر کودک و نوجوان و ارائه راهکار برای مقابله با آسیب ها میپردازد
قسمت اول
دریافت
عنوان: بازی های رایانه ای حسن عبدالصمد
حجم: 9.7 مگابایت
مدت زمان: 25 دقیقه 19 ثانیه
لینک دانلود از آپارات https://www.aparat.com/v/1P9bg
بسمه تعالی
خدا حافظ تلگرام…
بعد از یک ماه فعالیت موقت در تلگرام بعد از یکسری تحقیقات و مشاهدات تجربی خود و اطرافیانم به این نتیجه رسیدم که برای همیشه با این نرم افزار خداحافظی کنم.
علت های بسیاری برای جدایی از تلگرام دارم که چند نمونه از آن را خدمت شما میگویم:
(لازم به ذکر است دلائل زیر با این فرض نوشته شده است که در تلگرام فعالیت مفید و با قصد روشنگری کار میکنیم و اینکه تا کنون هیچگونه عکس و یا متن غیر اخلاقی را در این شبکه ندیده ایم )
شما وقتی تلگرام، وایبر، لاین، و یا برخی دیگر از این نرم افزار ها را می خواهید روی گوشیتان نصب کنید، خود این نرم افزار در ابتدا از شما سوال می پرسد که باید قوانین حریم خصوصی را بپذرید تا امکان نصب را به شما بدهد. چند نمونه از این قوانین را که در خود نرم افزار نوشته شده است و شما تائید کردید را برایتان میگویم:
دسترسی کامل به گالری گوشی، دسترسی کامل و روشن و خاموش کردن دوربین فیلمبرداری و ظبط. ایجاد امکان استفاده از اینترنت و حتی حساب بانکی، دسترسی به موقعیت مکانی شما از طریق جی پی اس و..ده ها دسترسی دیگه.
خوب مشخصه که این شرکت های سازنده دنبال اهدافی هستند و من نمیخوام پازلی از پروژه اهداف انان را تکمیل کنم.
مقام معظم رهبری: به طور کلی استفاده از شبکههای اجتماعی و مانند آن اگر مستلزم مفسده (مانند ترویج فساد، نشر اکاذیب و مطالب باطل) بوده و یا خوف ارتکاب گناه باشد “””و یا موجب تقویت دشمنان اسلام و مسلمین شود””” و یا خلاف قوانین و مقررات نظام جمهوری اسلامی باشد جایز نیست.
کد پیگیری سوال شرعی از سایت لیدر: ۹۱۹a64661164e5ca
برای مشاهده جواب فوق و سوال آن در سایت مقام معظم رهبری اینجا را کلیک کنید و کد پیگیری فوق را وارد نمایید.
خوب با فرض اینکه خلاف نباشد باعث ترویج فساد نشر اکاذیب نشود، اما نمیتوانیم منکر این شویم که موجب تقویت دشمنان اسلام و مسلمین میشود، این را هم میتوانید در اینترنت جستجو کنید که با هر عضویت یک نفر در این شبکه ها چه هزینه نصیب سازنده این نرم افزارها میشود.
و همچنین این سوال: آیا نرمافزارها هم بهمثابه کالا هستند و حکم خرید کالای ایرانی در اینجا هم وجود دارد؟
حکم خرید کالای دشمنان که به نحوی کمک به آنها محسوب میشود تحت عنوان «اعانهی ظالم» شامل اینجا نیز میشود؛ یعنی ما با خریداری یک نرمافزار، خدماتی به آنها برسانیم یا به نحوی از این نرمافزارها استفاده کنیم که سودش به جیب آنها برود، مثل برخی برنامهها که اصل ورود به آنها و تعداد استفادهکنندگان از آنها برای صاحبش مفید است، همین ورود به برنامه هم حرام میشود. بنابراین فرقی نمیکند که این کالا سختافزار باشد یا نرمافزار و این توصیهای که گفتهاند اگر کالایی مشابه داخلی دارد، از کالای خارجی استفاده نکنید، شامل نرمافزارها هم میشود و باید از نرمافزار داخلی استفاده کنید.
خوب نرم افزارهای موبایلی مثب بیسفون و سلام که ایرانی هستند با این حساب تکلیف روشن میشود.
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=29126#13 منبع
همکنون که از تلگرام بیرون میایم احساس نمیکنم که چیزی را از دست داده ام. بلکه احساس میکنم که یک ماه وقت و چشمان و افکارم را بیهوده هدر داده ام، در حالی که می توانستم در همین زمان ها با خواندن چند کتاب علمم را زیاد کنم و یا با دیدن دوستان و اقوام، کمی نشاط روحی گرفته باشم.و یا با دیدن صورت پدر و مادرم و خانواده و طبیعت لذت برده باشم.
الان اگر با دوستم کاری داشته باشم یا با او تماس تلفنی میگیرم و یا به او پیامک میدهم.
اگر بخوام عکسی و یا فیلمی را برای کسی بفرستم برای او ایمیل میکنم.
و یا اگر بخوام مطلبی را به گوش تعداد افراد بیشتری بگذارم در یک وبلاگ مطلبم را به اشتراک میگذارم.
در واقع من پیام و ها و اطلاعات را مدیریت میکنم. نه اینکه این پیام ها باشند که من را مدیریت کنند و هرسو که بخواهند مرا تربیت کنند.
نهضت سواد رسانه هایف شاید وقتی دیگر!
دهه ۷۰ و ۸۰ در ایران نهضت سواد آموزی به اوج خود رسیده بود تا افرادی که سواد خواندن و نوشتن را ندارند بتوانند همانند دیگر افراد جامعه از نعمت خواندن و نوشتن برخوردار شود. آن روزها سازمانی هم برای این مشکل تشکیل شد و تمام ارگان ها و رسانه ها تمام تلاش خود را برای کمک به این سازمان انجام دادند. به طوری که هم اکنون بیش از ۹۵ درصد از مردم سواد خواندن و نوشتن دارند.
اما شاید در میان اطرفیان خود دیده باشیم که کسی که حتی سواد خواندن و نوشتن هم ندارد اما با کامپیوتر و یا تلفن همراه مشغول است.
با گسترش فناوری این روزها مردم بیشتر از اینکه محتاج خواندن و نوشتن باشند مشغول دیدن و یا شنیدن فیلم عکس صوت در فضای رسانه ای هستند بدون انکه اندک مطالعه و یا آموزشی در این رابطه دیده باشند.
چه خوب است با کمی تأمل به این سوالات توجه نمائیم:
سواد رسانه ای چیست؟ و چه ضرورتی دارد؟
چند درصد از افراد جامعه سواد رسانه ای دارند؟
چه گروه ها و افرادی نمی خواهند سواد رسانه ای در کشور افزایش پیدا کند؟ و چه هدفی را دنبال می کنند؟
آیا اهمیت سواد رسانه ای کمتر از سواد خواندن و نوشتن است؟
فردی که سواد رسانه ای ندارد دچار چه خطرات و مشکلاتی خواهد شد؟
جامعه ای که اکثریت افراد آن سواد رسانه ای ندارند دچار چه مشکلاتی خواهد شد؟
چه ارگان و یا سازمانی مسئول ارتقای سواد رسانه ای در کشور است؟
آموزش و پرورش، خانواده، رسانه ملی، شواری عالی فضای مجازی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و… هر کدام چه وظایفی دارند؟
روزانه چه تعداد افراد قربانی بی سوادی سواد رسانه ای می شوند؟
دشمن از بی سوادی رسانه ای مردم چه بهره برداری می تواند انجام دهد؟
رهبری معظم انقلاب هم در حکم انتساب اعضای جدید شورای عالی فضای مجازی ۱۰ دستور را ابلاغ می فرمایند که بند هفتم این دستور اشاره مستقیم به موضوع سواد رسانه های دارد:
بند هفتم:
«ترویج هنجارها، ارزشها و سبک زندگی اسلامی ایرانی و ممانعت از رخنهها و آسیبهای فرهنگی و اجتماعی در این عرصه و مقابله مؤثر با تهاجم همهجانبه فرهنگی و نیز ارتقای فرهنگ کاربری و سواد فضای مجازی جامعه.»
ای کاش مسئولین دستورات رهبری در رابطه با فضای مجازی را پیگیری کنند تا بتوانیم به نحو احسن از فضای رسانه ای و مجازی استفاده ببریم.
و هزاران سؤال دیگر…
به امید روزی که نهضت و سازمانی برای افزایش سواد رسانه ای در کشور تشکیل شود و تمام ارگان ها و سازمان ها تمام تلاش خود را در این زمینه انجام دهند تا جایی که بتوان مدعی شد که ۹۵ درصد افراد جامعه از با سواد رسانه ای هستند
آیا صفحه گوشیمان را بیشتر از صورت پدر و مادرمان نگاه میکنیم؟!
گاهی اوقات خنده ام میگیرد از این همه پارادوکس ها و تضاد هایی که در زندگی میبینم.
رفاه و آسایش زیاد شده اما آرامش نداریم. ارتباطات پیشرفت کرده اما ما با همسایه کنار دستیمان هم ارتباطی نداریم. اکثر اوقات تلویزیون نگاه می کنیم.دیر می خوابیم و صبح به سختی بیدار می شویم.
صفحه گوشیمان را خیلی بیشتر از صورت پدر و مادر و فرزندانمان نگاه می کنیم.
حاظریم حرف ها و عکس و فیلم هایی که فایده ای برایمان ندارد را ساعت ها ببینیم اما چند دقیقه ای هم تحمل خواندن کتابی با فایده را نداریم.
برای ساختن زندگی مادی بسیار تلاش می کنیم اما زندگی کردن را نیاموخته ایم.
بسیار خرید می کنیم اما کمتر لذت می بریم.
تنوع غذاییمان بیشتر شده است اما تغذیه ناسالم تر.
ثروت را عامل خوشبختی می دانیم اما بیشتر طلاق ها در طبقه مرفه می بینیم.
به قول شهید علم الهدی که در نامه ای به خواهرش مینویسد:
شاندلshandel متفکر بزرگ اروپایی قرن بیستم در مورد چگونگی زندگی انسان در قرن بیستم می گوید:
انسان این عصر زندگی را وقف تهیه وسایل زندگی می کند ما زندگی را در رنج می گذرانیم تا راحتی و آسایش ایجاد کنیم تمام عمر می دویم به این امید که لحظاتی بنشینیم.
تمام عمر زحمت می کشیم تا استراحت کنیم و البته عمر می گذرد و راحتی و آسایش و نشستن و آرامش را لمس نمی کنیم و نمی یابیم زیرا مرتباً از طریق اجتماع به ما نیازهای جدید تلقین می شود. نیازهای کاذب و مصنوعی که دائماً بوسیله تبلیغات بوجود می آید. تلویزیون را روشن می کنید بعد از دو ساعت خاموش می کنید به خودتان نگاه می کنید می بینید هفت هشت احتیاج خرید تازه بوجود آمده که قبلاً لازم نداشتید قبلاً مثلاً با خاکستر دیگ را می شستید امروز حتماً باید پودر… بخرید.
به نظر شما آیا انسان امروز بیشتر آسایش دارد یا انسان دیروز؟ پس همه نیروهایمان صرف فدا کردن آسایش زندگی، برای تهیه وسایل آسایش زندگی می شود. قربانی شدن آسایش زندگی، برای چه؟ برای تکامل؟ برای تعالی؟ برای رفتن به حقیقت؟ برای رسیدن به ایده آل های مقدس انسانی؟ برای تقرب و نزدیکی به بهترین دوست و یار او(الله) و نه برای بدست آوردن وسایل آسایش زندگی. زیستن برای مصرف، مصرف برای زیستن. یک دور باطل، دور حماقت کار- استراحت- خوردن- خوابیدن همین و بس!!!
بهتر است کمی فکر کنیم ملاک ما برای شناختن افراد چیست؟ مثال می زنم، آیا وقتی مثلاً به خواستگاری می روید چه می پرسید؟ می پرسید که آیا شما آدم باهوشی هستید؟ با شهامت هستید؟ چه مقدار در تاریخ و اقتصاد و جامعه شناسی و انسان شناسی و تفسیر و فهم سخنان ائمه مطالعه دارید؟ معلوماتتان چقدر است؟ و… هرگز!
…و ما تمام تلاشمان و ناراحتی هامان و رنج ها و حتی نوع احساسهامان در اینست که بهتر زندگی کنیم به جای اندیشیدن به اینکه چگونه باید زندگی کنیم و چرا؟ زندگی یعنی چه؟ تلاش برای چه؟ اصلا چرا زندگی کنیم؟ و به اینها توجه نداریم، چرا که نتوانستیم خود را از لجن فرهنگ بورژواسی نجات دهیم از لجن مصرف بدون تولید، از لجن زندگی خلاصه شده در مادیات و تمام نیروهای خلاق و نبوغ های سرشار را در وسیله خلاصه کردن، درست مثل کسی که پله ای گذاشته تا خود را به پشت بام برساند اما همینکه پا روی پلکان اول گذاشت آنقدر راجع به خود پله فکر کند، سوراخ سمبه های آن، رنگ آن و… که لحظه ای خواهد رسید و مرگ گریبان او را فرا گرفت و هنوز در فکر اینست که پله چوبی راتبدیل به فلزی یا فلزی را تبدیل به کائوچو یا طلا و یا … کند و در نتیجه عمر تمام می شود و خود را به پشت بام نرسانده.
آری این اتفاقات دقیقا دارد با گسترش تکنولوژی و رسانه اتفاق میافتد.
مشخص است کسی که بدون اطلاع از سواد رسانه های تلویزیون را روشن میکند برنامه ای می بیند و خاموش می کند و یا اندک زمانی را در اینترنت بگذراند، تغییراتی را در رفتار و افکارش دیده خواهد شد. تغییراتی که بسیار ظریف اثر می گذارد تا جائیکه حتی خود انسان هم متوجه این تغییرات نمی شود.
چطور ممکن است که ما برای نشستن پشت فرمان باید مهارت های رانندگی را فرابگیریم آموزش ببینیم و حتی هزینه کنیم. اما برای استفاده از رسانه که به مراتب آسیب هایش خطرناک تر از تصادف رانندگی است، هیچ آموزشی نمی بینیم؟
برای نمونه شبکه های اجتماعی موبایلی که بهتر بگوئیم شبکه های ضداجتماعی که علی الظاهر قرار است ارتباطات ما را قوی کند، ما را از نزدیکان دور و به غریبه ها نزدیکتر ساخته است.
جای تعجب است که حتی پدر و مادر ها برای فرزندان خود هم این آموزش های رسانه ای را لازم نمی دانند و عملا خود و خانواده خود را در یک شیب بسیار تندی به سمت دره قرار می دهند.
برای همین گام اول برای نجات یافتن از این پارادوکس و تضادها، اندیشیدن در هدف خلقت و همچنین آگاهی از نقشه های دشمن در سیاست های استعماری در رسانه ها باشد
این روزها بسیاری از خانواده ها از رسوخ رسانه های نوظهوری مانند اینترنت و موبایل در سبک زندگی فرزندانشان ابراز نگرانی می کنند.
با اندک نگاهی به سبک زندگی خانواده هایی که کودکان آنان دچار اعتیاد اینترنتی هستند دریابیم که اکثر آنان افرادی هستند یک یا برخی از شرایط زیر را دارا هستند:
الف)تک فرزندی: اصولا تک فرزندها به علت تنهایی و دوری بودن از همبازی، به بازی های رایانه های و مشغول شدن به شبکه های موبایلی روی میآورند
ب)فاصله سنی زیاد پدر و مادر با فرزند: وقتی فاصله سنی با کودک زیاد باشد پدر و مادر نمیتوانند شریک و همبازی کودک شوند و کودک مجبور است به رسانه های نوظهور روی بیاورد.
ج) عدم رسیدگی پدر و مادر به فرزند به خصوص اشتغال مادر
د)عدم آشنایی پدر و مادر با سواد رسانه ای
ه) عدم آشنایی با تربیت صحیح: متاسفانه خطر فرزند سالاری در سالها اخیر رو به افزایش است.خطری که باعث میشود فرزندان از همان دوران کودکی تمام خواسته های خود را بدون تلاشی بدست اورند. نتیجه این اقدام پرورش حس گریز از مسئولیت در آینده کودک خواهد شد.
همچنین ترویج روحیه مصرف زدگی،چشم رو هم چشمی از آفات خطر فرزند سالاری است.
۱– افزایش آشنایی خانواده ها و فرزندان با سواد رسانه ای:
سواد رسانه ای در تعریف یک خطی یعنی “دانایی، قدرت دسترسی، تحلیل، ارزیابی اطلاعات و انتقال اطلاعات و پیام های رسانه های”
متاسفانه متولیان این امر همانند شورای عالی فضای مجازی، آموزش پرورش، صدا و سیما، وزارت ارشاد و دیگر ارگان های مرتبط نتوانستند با برنامه ریزی خود سواد رسانه های مردم را بالا ببرند، و با ادامه این روند باید همچنان شاهد قربانی شدن نسل جوان در مواجه با پدیده های نوظهور باشیم.
برای نمونه وقتی یک جوان عکس خانوادگی و اسرار درونش را در سرور اینترنت قبیگانه قرار می دهد، یعنی او اولیات سواد رسانه های را نمیداند؛ و یا وقتی فردی نمی تواند تفاوت خبر تحریف شده و دروغ را از خبر راست و حقیقی تشخیص بدهد، یعنی او تاکتیک های عملیات روانی در رسانه ها را نمی داند.
۲-تحکیم کردن بنیان خانواده:
بدون شک در خانواده ای که ارتباط میان فرزند با پدر و مادر بسیار صمیمی است و فرزند با برادر و خواهرش میتواند همبازی شود و از طرفی روابط میان دوستان و اقوام زیاد باشد دیگر مجالی برای غلطیدن در فضای مجازی به وجود نمی آید.
تحقیقات نشان داده است که اکثر افرادی که در زندگی برنامه خاصی ندارند، مدیریت زمانی درستی را نمی توانند داشته باشند، بنابراین احساس بیهودگی می کنند و برای رهایی از این حس غلط روی به هرزه گردی های مجازی و بازی های اینترنتی می آورند.
۳– پیش بینی فعالیت های دشمن در جنگ نرم قبل از ورود با کشور و مقابله یا هدایت سازی آن
با گسترش فناوری اطلاعات متاسفانه هر روز یک ابزاری برای انتقال مفاهیم تولید می شود، ابزاری که به خودی خود مشکلی ایجاد نمی کند اما وقتی توسط شرکت سازنده تولید می شود و وارد کشوری می شود، طبیعتا پیوست های فرهنگی بسیاری را با خود همراه دارد، در این مواقع باید با تدبیر یا از نفوذ این ابزار به کشور جلوگیری کرد و یا اینکه با تولید نرم افزار های مشابه قدرتمند در داخل کشور، بتوانیم مانع از گسترش آن نرم افزار در کشور شویم.
بمب شیمیایی با عطر شکلات!
-حمید: عکس هایی که امروز گرفتم رو می فرستم برات،وایبر و لاین که داری؟
-علی: نه برام ایمیل کن
- حمید: واسه چی نداری ؟!دیگه الان همه تو گوشیشون وایبر و لاین تانگو ... دارن. اصلا میدونی این نرم افزارها چیه؟
- علی: آره میدونم.اتفاقاً چون میدونم نرفتم طرفش؟
- حمید: یعنی چی؟
-علی: اگه تو هم بدونی این شبکه ها چیه و واسه چی ساخته شده و چقدر زندگیمون رو تغییر میده عمراً عضوش بشی.
-حمید: حرف هایی میزنی ها..مثل بقیه نرم افزارها یک خدمات الکترونیکیه
- علی: ببین وقتی میخواهی این نرم افزارها رو تو گوشیت نصب کنی باید یک سری قوانین رو بپذیری بعد بهت اجازه نصب میده. تا حالا دقت کردی این قوانین چیه؟
-حمید: نه من همیطنوری با عجله نصب کردم دقت نکردم.قوانینش چیه؟
- علی: برای استفاده از "وایبر" چاره ای ندارید جز این که موارد زیر را تأیید کنید:
دسترسی و حتی امکان تغییر اطلاعات شخصی تلفن توسط این نرم افزارها، این اطلاعات شامل فهرست تماس های خصوصی، تاریخچه مکالمات ورودی یا خروجی، فهرست تماس تمامی افراد، اطلاع از روند فعالیت های اجتماعی شما و برخی موارد دیگر است. - دسترسی این نرم افزارها به خدماتی که می توانند برای شما هزینه بر باشند؛ شامل برقراری تماس، ارسال پیامک، خدمات اینترنت همراه، ارسال پیام های چند رسانه ای
دسترسی این نرم افزار به اطلاعات جغرافیایی و مکانی شما از طریق اینترنت یا جی پی اس
دسترسی و ایجاد تغییر در پیام های متنی و چندرسانه ای ورودی و خروجی
دسترسی کامل این نرم افزارها به ارتباط اینترنت موبایل و امکان استفاده از بلوتوث و سایر قابلیت های ارتباطی موبایل
دسترسی کامل به حساب های کاربری شما، امکان ایجاد، حذف یا استفاده دلخواه از حساب های کاربری
دسترسی و امکان ویرایش محتویات اطلاعاتی ذخیره شده در تلفن همراه شما
دسترسی به وضعیت عملیاتی و اطلاعات شناسایی تلفن همراه شما
کنترل بخش های سخت افزاری سیستم؛ شامل تنظیمات صدا و تصویر
دسترسی نامحدود به ابزارهای مختلف تلفن های همراه شامل بلوتوث، اینترنت همراه، صفحه نمایش فعال یا غیر فعال موبایل، نمایش هشدارهای مبتنی بر سیستم عامل، تغییر وضعیت عملیاتی تلفن همراه، تغییر تنظیمات سیستمی تلفن همراه، کنترل و حتی بستن برنامه های درحال اجرا ، دسترسی به تنظیمات همگام سازی میان حساب های مختلف
دسترسی ترافیک ورودی و خروجی از طریق اینترنت و شبکه، دریافت آزادانه اطلاعات از اینترنت و شبکه؛ دسترسی به سیستم مالی Google Play از طریق تلفن همراه شما
دسترسی به تنظیمات تمامی سرویس های Google در تلفن های همراه،
و..
-حمید: مگه میشه؟
-علی: بله یعنی این نرم افزارها هر وقت بخوان میتونن بدون اجازه شما دوربین موبایلتو روشن کنن و فیلم یا عکس بگیرن و بعدش این فیلم ها رو با اینترنت گوشیت تو فضای مجازی میزارن و بعد بدون اینکه متوجه بشی دوربین رو خاموش میکنن.یا با شماره خودت به یکی دیگه تماس بگیره یا تمام عکس ها و فیلم های شخصیتو ببینه یا پاک کنه و...
-حمید: ای بابا این که خیلی نامردیه.فکر کن گوشیمو رو گذاشتم رو میز ناهار خوری همزمان داره از ناموسمون فیلم میگیره! حالا مگه اطلاعات ما به دردش میخوره.
-علی: تا حالا از خودت پرسیدی مثلا نرم افزار وایبر توسط و چه کسانی اداره میشه؟
-حمید: نه برام مهم نیست! مهم اینه که من دارم ازش استفاده میکنم
- علی: جهت اطلاع میگم که با یک سرچ تو اینترنت متوجه میشی که وایبر یک شرکت اسرائیلیه که توسط تالمون مارکو، کارآفرین اسرائیلی – آمریکایی، دانش آموخته علوم کامپیوتر دانشگاه تل آویو و عضو سابق نیروهای دفاعی اسرائیل تاسیس شده. تالمون مارکو به مدت چهار سال در ارتش رژیم غاصب سابقه خدمت داره. تالمون مارکو در زمینه تولید جاسوس افزارها، ویروسهای دانلود کننده اطلاعات و برنامههای هک، سابقه درخشانی تو کارنامه نیروهای دفاعی اسرائیل برای خودش ثبت کرده.
-حمید: حالا فرض که اسرائیل سازندش باشه.چه فرقی میکنه!
-علی: درسته. ولی به سوال دومم جواب بده؟ اسرائیل که ما رو تو همه زمینه ها تحریم کرده و حتی یک سوزن سرنگ هم نمیزاره به ایران برسه ،چطور شده که این شبکه رو تو خیلی از کشورها از جمله ایران به ظاهر رایگان وارد کرده؟
-حمید: نمیدونم؟
-علی: هیچ شرکتی نیست که محصولاتشو رو فی سبیل الله و رایگان ارائه بده از طرفی این شبکه های هزینش رو طبق گفته خودشون از فروش اطلاعات بدست میارن.
-حمید: آخه اطلاعات ما به چه دردش میخوره؟
- علی: اون ها به غیر از اینکه ذائقه مردم ما رو میخوان بفهمن و ما رو به این نرم افزارها عادت بدن به راحتی میتونن در آینده از اطلاعات ما سوئ استفاده کنند.
-حمید: چه سوء استفاده ای؟
-علی: بزار یک مثال بزنم.به نظرت وزیر نفت یا رئیس آموزش و پرورش وقتی هم سن ما بود میدونست که یه روزی رئیس آموزش و پرورش میشه؟
-حمید: نه شاید 20 سال پیشش باورش هم نمیشد که یه روزی رئیس بشه.
-علی: خب. حالا اگه تو هم در اینده مثلا رئیس آموزش و پرورش بشی . و یکی بگه من تمام طالاعات عکس های شخصی ریز مکالمات جستجو های اینترنتی و.. دوران جوونیت رو دارم. واگه مثلا به من فلان پول رو ندی اطلاعاتت رو پخش میکنم چی کار میکنی؟
-حمید: خب مجبورم بهش باج بدم. مگه کسی هست این کار رو انجام بده؟
-علی: بله اگه یک سری به صفحه حوادث روزنامه ها بزنی راحت متوجه میشی که حتی یک هکر ایرانی هم به راحتی میتونه به این نرم افزارها ورود پیدا کنه. چند روز پیش یک خانمی تو مشهد به پلیس فتا شکایت میکنه که یک نفری ازش اخاذی کرده که یا این کار رو انجام میدی و فلان پول را میریزی به حساب و یا اینکه اطلاعاتت و عکس هاتو تو اینترنت و اقوامت پخش میکنم.
-حمید: عجب.راست میگی کشورهایی که ما رو تو همه چی تحریم کردن چطور شده این نرم افزارها رو به ظاهر مجانی دارن به ما میدن. از قدیم گفتن هیچ گربه ای محض رضای خدا موش نمیگیره.
-علی: تازه این ها که چیزی نیست. شاید اکثر کسانی که به این نرم افزارها اعتیاد پیدا کردن هم قبول داشته باشن که این نرم افزارها اعتیاد آوره. منظورم مواد مخدر نیست یعنی انقدر بهش وابسته میشه که صبح شب سرش تو گوشیه موبایلشه و انقدر بهش عادت کرده که اگه یه روزی گوشیش پیشش نباشه آروم و قرار نداره.
-حمید: راست میگی . چند وقت پیش بعد از مدت ها تقریبا اکثر فامیل دور هم جمع شدیم. به جایی اینکه بشنینیم با هم صحبت کنیم اکثرا سرشون تو موبایلشون بود.
-علی: جدای اینکه چقدر عوارض جسمی مثل چشم درد، افسردگی داره به جای اینکه ارتباطلات رو نزدیک کنه. ما رو از نزدیک ها مون جدا کرده و به غربیه ها نزدیک کرده. بابای دوستم تو دادگاه کار میکنه . میگفت خیلی از طلاق ها به خاطر همین ارتباطلات خارج از عرف موبایلی و اینترنتیه.چقدر خیانت و فساد تو این شبکه ها زیاد شده.
-حمید: خیر سرش اسمش شبکه های اجتماعیه. با این اوضاع باید بهشون گفت شبکه های ضد اجتماعی.
-علی: درسته. البته شنیدم داره نرم افزارهای ایرانی این موبایل ها هم میاد که خیلی بهتر از این خارجی هاست. هر چند باید فرهنگ استفاده صحیحش درست بشه تا اینقدر به مشکل برنخوریم.
بگذریم.حالا این عکس ها رو برام ایمیل کن. این هم بگم ایمیل من هم ایرانیه چون خیلی از همین مشکلاتی که گفتم تو ایمیل های خارجی هم وجود داره.
-حمید: بزار همین الان این جاسوس عوضی رو از گوشیم پاک کنم بعدش هم با یک ایمیل ایرانی عکس ها رو برات میفرستم.