رسانه بدون فیلتر/ محمد حسن عبدالصمد

محتوای مفید در حوزه علوم شناختی و سواد رسانه ای

رسانه بدون فیلتر/ محمد حسن عبدالصمد

محتوای مفید در حوزه علوم شناختی و سواد رسانه ای

رسانه بدون فیلتر/ محمد حسن عبدالصمد
"محمد حسن عبدالصمد" کارشناس رسانه و سابقه تدریس، سخنرانی و پژوهش در صدا و سیما و مراکز علمی و آموزشی درحوزه های:

*علوم شناختی و رسانه
*سواد رسانه ای و سواد فضای مجازی
*خبرنگاری و گزارش نویسی
*امر به معروف و نهی از منکر
*علوم تربیتی و روانشناسی،
*تربیت دینی کودک و نوجوان
*سبک زندگی و خانواده
*مبانی انقلاب اسلامی
*بیانات امام خامنه ای
*داستان نویسی
*بازی درمانی
و...


ارتباط با من:

ایمیل: bayadkarikard@chmail.ir

کانال: resane97@ در پیام رسان ایتا سروش و بله

آیدی: @abd97

آپارات: www.aparat.com/bayadkarikard
دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سانسور» ثبت شده است

علت تلاش برخی برای خشن نشان دادن چهره اقشار مذهبی چیست؟

ضرورت لبخند و تفریح سالم در کلام رهبری


 
 وقتی غرب متوجه شد که موج اسلام گرایی حتی به اروپا و آمریکا رسیده دست به کار شد و نوزادی را تربیت کرد تا چهره‌ای دروغین از اسلام را به نمایش بگذارد. اسم این نوزاد «داعش» بود. داعشی که ماموریت داشت مسلمانان را افرادی جنگ‌طلب و خشن جلوه دهد. علاوه‌بر ماموریت داعش، دستگاه‌های تبلیغاتی هم سال هاست تمام قدرت خود را برای تخریب اسلام ناب محمدی به کار گرفته و متاسفانه عده‌ای هم در داخل کشور به منظور سوق دادن کشور به سمت غرب گرایی، خشن نشان دادن چهره امت حزب‌الله را در دستور کار خود قرار داده‌اند. به لطف رشادت و مقاومت رزمندگان اسلام، پرونده داعش در سوریه و عراق بسته شد. اما تفکر مسموم داعش و حامیانش همچنان ادامه دارد. شاید یکی از برگ‌های برنده رشد تفکر داعش، عدم تبلیغات مناسب برای ترویج اسلام ناب محمدی باشد. اسلامی که « اَشِدّآءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم» است. اسلامی که بیش از هر آیینی انسان را به زندگی شاد و سالم سوق می‌دهد.
چه خوب است در ماه پر برکت ربیع، نگاهی بیاندازیم به بیانات کمتر شنیده شده رهبر انقلاب، که چه زیبا، لبخند و تفریح سالم را جزئی از ضرورت زندگی هر مسلمانی می‌دانند
چهره‌ها باید شاد باشد
«یکی از مقوله‌های بسیار مهم و یقیناً یکی از ضرورت‌های جامعه، لبخند است. لبخند یکی از نیازهای زندگی انسان است. زندگىِ بی‌شادی و بی‌لبخند، زندگی دوزخی است. زندگی بهشتی، زندگی با لبخند است. حضرت علی(ع) فرمود: «المؤمن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه»؛ اگر غصه‌ای دارید، باید در دلتان نگه دارید؛ مؤمن این‌طوری است. لبخند و شادی مؤمن در چهره‌ اوست. اصلاً چهره‌ها باید شاد باشد. اگر با چهره‌ خودتان می‌توانید به جامعه شادی بدهید، باید این کار را بکنید. شادی لازم است و باید آن را برای مردم تأمین کرد.» 
(بیانات رهبری در دیدار با مسئولین صدا و سیما 11/09/83)
جهنم شدن زندگی درصورت نبودن تفریح سالم
«راجع به موضوع تفریحات، چیزی که می‌توانم بگویم این است که موضوعی بسیار مهم و اساسی است. اگر چه در جامعه، خیلی‌ها هستند که ممکن است آن را جدی نگیرند و فکر کنند که یک زندگی جامد و خشک و بی‌انعطاف و بی‌لبخند، می‌تواند زندگی موفقی باشد. اما چنین نیست. اگر در زندگی تفریح سالم نباشد؛ اگر آن لبخند طبیعی که ناشی از نشاط است بر لب انسان ننشیند، زندگی برخود انسان و بر معاشران او، جهنم خواهد شد. مادیات، مقدمه‌ زندگی خوبند؛ و تفریح، عنصر اساسی زندگی خوب است. فرض کنیم کسی در آمدهای مالی بسیار کلانی داشته باشد، اما در زندگی دل خوشی نداشته باشد. این، زندگی نیست که دارد! تفریح، از باب تفعیل است؛ یعنی فرح آوردن؛ یعنی ایجاد فرح. اگر فرح و شادمانی در انسانی نباشد، ولو خیلی هم در آمد داشته باشد؛ مقام بسیار عالی داشته باشد یا نفوذ اجتماعی داشته باشد، این اصلاً برای او زندگی نیست و حتی نمی‌شود با او زندگی کرد.» 
(بیانات در دیدار گروه «ورزش و سرگرمى» صدا
۰۱/10/71)
لبخند بهتر از دارو
«گاهى یک لبخند شما (پرستاران)، از دارو و درمانى که براى این بیمار به کار می‌رود، ارزشش بیشتر است، اثرش بیشتر است. بیمار دچار آشفتگى است، دچار ناراحتى است - بخصوص بیماران سخت - کمک به او، فقط کمک به جسم او نیست؛ جسم او را با دارو و درمان و تزریق و تدابیر پزشکى بایستى علاج کرد؛ اما روح او با محبت، با لطف، با نوازش، با مهربانى درمان می‌شود. گاهى این درمان روحى، حتّى جاى درمان جسمى را هم می‌گیرد؛ این، هم علمى است، هم به تجربه ثابت شده است که شادى روح انسان، شادى عصبى و احساسى انسان، بر روى جسم او تأثیر مثبت می‌گذارد.» 
(بیانات در دیدار گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور01/02/89)
غلط بودن تصوّر چهره‌ اخمو و بداخلاق از اسلام
«تفریح، یک کار اسلامی است. من قبول ندارم کسی چهره‌ اسلام را یک چهره‌ خشمگین و اخمو و بد اخلاق تصور کند. به‌هیچ‌ وجه، اسلام این نیست. چهره‌ اسلام، چهره‌ یک انسان جدی است؛ یک انسان متین. یک چهره‌ جدی و متین را شما تصور کنید! این، چهره‌ اسلام است. یک چهره‌ جدی، در هر جای زندگی، آن کار بایسته را انجام می‌دهد. یک جا باید شادمانی کرد؛ یک جا باید تلخی نشان داد؛ یک جا انسان با دشمن روبه‌روست؛ یک جا با غریبه روبه‌روست؛ یک جا با خودی روبه روست و یک جا با یک مشتاق و دوست رو به روست. اینها با هم فرق می‌کند. یک انسان متین، چهره‌اش همه جا یکسان نیست. آن‌جا که با یک دشمن روبه‌روست، طبیعی است که چهره‌ دیگری خواهد داشت. آن‌جا که با یک انسان غریبه رو به روست - که دشمن هم نیست، اما غریبه است - یک‌طور روبه‌رو می‌شود، و با یک دوست و محبوب و عزیز و نزدیک و دلسوز، یک طور دیگر روبه رو می‌شود. اسلام این‌گونه است و هر جایی یک برخورد دارد.» 
(بیانات در دیدار گروه «ورزش و سرگرمى» صدا
۰۱/۱۰/۱۳۷۱)
شاد بودن محیط زندگی در زمان پیغمبر(ص)
«محیط زندگی پیغمبر، محیط شادی هم بود؛ با افراد شوخی می‌کرد، مسابقه می‌گذاشت و خودش هم در آن شرکت می‌کرد. آن مردمی که ده سال با او زندگی کردند، روزبه‌روز محبت پیغمبر و اعتقاد به او در دل‌هایشان عمیق‌تر شد. وقتی در فتح مکه، ابوسفیان مخفیانه و با حمایت عبّاس - عموی پیغمبر - به اردوگاه آن حضرت آمد تا امان بگیرد، صبح دید که پیغمبر وضو می‌گیرد و مردم اطراف آن حضرت جمع شده‌اند تا قطرات آبی را که از صورت و دست ایشان می‌چکد، از یکدیگر بربایند! گفت: من کسری و قیصر - این پادشاهان بزرگ و مقتدر دنیا - را دیده‌ام؛ اما چنین عزّتی را در آنها ندیده‌ام.» 
(بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران
‌۲۸/۰۲/۱۳۸۰)
سعی دشمن در وارد کردن تفریح‌های منحرف در کشور
«درس خواندن، پاکدامنی و پرهیزِ از سرگرمی‌های عاطل و باطل، جزو وظایف جوان‌هاست. البته من با سرگرمی و تفریح و شادی جوان‌ها خیلی موافقم؛ اما بعضی از سرگرمی‌ها و تفریح‌های منحرف را دشمن به قصد غافل کردن ما و جوانان عمداً وارد جامعه‌ ما می‌کند. این، مخصوص جامعه‌ ما نیست؛ در خیلی جاهای دیگر هم این کار را می‌کنند. در یکی دو سال گذشته خبرهای متعددی داشتیم که در کشورهای مختلف آسیایی - مثل مالزی و چین و... - و حتّی کشورهای اروپایی، سی‌دی‌هایی که به صورت قاچاق وارد کشورشان شده بود و آنها برای جوان‌ها گمراه‌کننده و مضر تشخیص داده بودند، جمع‌آوری و منهدم کردند. در واقع با این سی‌دی‌ها مثل مواد مخدر - که دوروبر اینها گشتن، برای جوان‌ها گناه است - برخورد کردند. کسانی هم که این محصولات را قاچاق می‌کنند، غالباً صهیونیست‌های خبیث هستند؛ اینها عامل گمراهی و فساد جوان‌ها در خیلی از کشورها، بخصوص در کشورهای اسلامی، و به‌طور ویژه در ایران هستند. چرا؟ چون از آینده ایران می‌ترسند.» 
(بیانات‌ در دیدار جمعی از اعضای انجمن‌‌های اسلامی دانش‌آموزان‌ 24/12/83)
ساخت برنامه تفریحی برای مردم عبادت است
«در چهره‌ اسلام، تفریح و ادخال سرور - دیگران را مسرور کردن، خشنود کردن، خوشحال کردن، شاد کردن و امیدوار کردن - جای بسیار حساسی دارد. بنابراین، شما همین‌طور که یک کار تفریحی را انجام می‌دهید، یک نمایش اجرا می‌کنید، یک ماجرای طنزآمیز را بیان می‌کنید، یک شعر اجرا می‌کنید و می‌خوانید یا یک مسابقه اجرا می‌کنید، در همان حال احساس کنید که یک عبادت انجام می‌دهید. حقیقتاً همین است. این یک واقعیت است. احساس کنید که بخشی از آن مجموعه‌ای را که زندگی اسلامی برای انسان‌ها در نظر گرفته، متعهد می‌شوید و انجام می‌دهید.» 
(بیانات در دیدار گروه «ورزش و سرگرمى» صدا
۰۱/۱۰/۱۳۷۱)
چند شاخصه از الزامات برنامه‌های تفریحی در کلام رهبر انقلاب
1.برنامه‌های تلویزیون باید شاد باشد
««نباید نمایشنامه‌هایی پخش کنید که فضای زندگی را تلخ می‌کند. ایجاد نگرانی، اضطراب و دلهره، لزومی ندارد... ما متأسفانه در صدا و سیما - بخصوص بیشتر سیما - از این چیزها زیاد داریم. تلویزیون را باز می‌کنیم، می‌بینیم دعوای خانوادگی است و دو نفر دعوا می‌کنند. شما در خانه‌تان هم که نشسته باشید، اگر از خانه‌ همسایه‌تان صدای دعوا بیاید، ناراحت نمی‌شوید؟ مگر آدم دعوا را خودش باید راه بیندازد یا جلوی چشم خود انسان باشد تا ناراحت شود؟ فیلم، طبیعتش این است که انسان را در فضای حادثه ببرد؛ والّا فیلم نیست. وقتی انسان می‌رود در آن فضا، می‌بیند این فضا، فضای دعواست؛ فضای جنگ و جدل است و زن و شوهر با هم دعوا می‌کنند. این را چرا منتقل می‌کنید؟... از هر چیزی که مأیوس‌کننده است، باید به کلی پرهیز شود. برنامه‌ها باید شاد باشد. شادی را، فرح را و سرور را، اصل قرار دهید. هر پیامی هم که می‌خواهید بدهید، در لابه‌لای این شادی بیاید. چرا پیام‌ها در لابه لای موضوعی ناامید‌کننده باشد؟»
(بیانات در دیدار گروه «ورزش و سرگرمى» صدا 01/10/1371)
 2.هدف خنداندن نیست، خنده باید آسایش و آرامش را همراه داشته باشد
«این نکته‌ بسیار مهمی است که اصلاً از تفریح مقصودمان چیست؟ شما انسان‌های برگزیده‌ای هستید. آن‌جا ننشسته‌اید که فقط مردم را بخندانید. فقط خنده که نیست. مقصود این است که این خنده، آسایش به روح بدهد و آرامشی ببخشد. همان‌طور که گفتیم، جامعه مثل کارخانه‌ عظیمی که از فولاد درست شده و یک میلیون قطعه فولاد را حرکت می‌دهد؛ سایش دارد، استهلاک دارد، لذا گاهی مقداری روغن لطیف و خوشرنگ، تمام سایش‌ها را از بین می‌برد و کار، تندتر، روان‌تر و بهتر انجام می‌گیرد. تفریح، چنین نقشی دارد و باید به حرکت کلی جامعه کمک کند. شما باید با برنامه‌های تفریحی‌تان، امید ببخشید. اگر مجموعه‌ کار شما، از اول تا آخر ناامید‌کننده باشد، از ارزش ساقط خواهد شد؛ یعنی همه‌ آنچه که انجام شده، هیچ می‌شود. مثل این‌که شما با بهترین ابزارهای نقاشی، یک تابلو بد بکشید. ما باید کاری کنیم که در دل مردم، نور امید بدرخشد. انتقاد و طنز، همه‌اش خوب است؛ تا این حد اثر دارد و شما می‌توانید کار را به این شکل هدایت کنید. باید امید ایجاد شود و نور امید در دل‌ها بدرخشد...»
 (بیانات در دیدار گروه «ورزش و سرگرمى» صدا 01/10/71)
3.پرهیز از ابتذال برای شادی دادن به مردم
«شادی لازم است و باید آن را برای مردم تأمین کرد؛ منتها این کار برنامه‌ریزی می‌خواهد... مراقب باشید شادی در مردم با لودگی و ابتذال و بی‌بند و باری همراه نشود؛ از این طریق به مردم شادی داده نشود. همه‌جور می‌شود به مردم شادی داد؛ از نوع صحیح آن شادی داده شود. گاهی اوقات یک لطیفه یا یک تعبیرِ به‌جا مخاطب را شاد و خوشحال می‌کند؛ گاهی هم ممکن است یک آدم لوده با ده جور ادا درآوردن، نتواند آن‌طور شادی را ایجاد کند. شادی کردن و شادی دادن به مردم، به‌معنای لودگی نیست... طنز فاخر و برجسته، یکی از هنرهاست. طنز، هنر خیلی بزرگی است... طنازهای واقعی را تقویت کنید، پرورش دهید و کمک کنید تا طنز بیاورند. طنز، یعنی مطلب مهمِ جدی که با زبان شوخی بیان می‌شود؛ محتوا و معنایی در آن هست، منتها به زبان شوخی.» 
(بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما‌‌ 11/09/83)
با نگاهی گذرا به بیانات رهبری درمی‌یابیم، که برای ایجاد «تمدن نوین اسلامی»، می‌بایست به تمامی توصیه‌های امامان و پیشوایان معصوم«ع» عمل نمائیم، که یکی از فرامین مهم آن ضرورت زندگی سالم و شاد است.

گردآورنده: حسن عبدالصمد 


همین مطلب در  روزنامه 
کیهان


رسانه های غربی چگونه دروغ میگویند؟

 

اپیزود اول:

مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است مرد به طرف آنها میدود و با سگ درگیر میشود . سرانجام سگ را میکشد و زندگی دختربچه ای را نجات میدهد.

فردا در روزنامه ها می نویسند :
یک نیویورکی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد
اما آن مرد می گوید: من نیوریورکی نیستم

پس روزنامه های صبح می نویسند:
آمریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد .
آن مرد دوباره میگوید: من امریکایی نیستم

از او میپرسند :خب پس تو کجایی هستی
من اهل کشور مصر و مسلمان هستم

فردای آن روز روزنامه ها این طور می نویسند :
یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت!

اپیزود دوم:

یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت!

ندا آقا سلطان به دست مزدوران رژیم کشته شد!

بشار اسد مردم کشور خودش را به قتل میرساند!

غرب به دنبال گرفتن حقوق مردم سوریه وارد میدان شده است!

ایران یک کشور تروریست است!

حقوق زنان در ایران رعایت نمیشود!

دانشجویان دختر مسلمان در غرب حق درس خواندن ندارند!

آزادی بیان در ایران وجود ندارد!

مردم ایران از حکومت رضایت ندارند!

مردم افغانستان و عراق تروریستند!

مردم مینمار باید کشته شوند!

اسرائیل مدافع حقوق بشر است!

مردم فلسطین باید از سرزمینشان بیرون روند!

گرانی های اخیردر ایران به دست سران حکومت در ایران رخ میدهد!

این قصه ادامه دارد......

...........

اگر می‌خواهید خدای نکرده خبر دروغی را باور نکنید و هنگام شنیدن خبری دچار سردرگمی نشودید حتماً برای آشنایی با تاکتیک‌های عملیات روانی دشمن به ادامه مطلب مراجعه نمائید

 

تاکتیک‌های عملیات روانی در جنگ نرم

سانسور Censorship

سانسور عبارت است از حذف عمدی موادی از جریان عبور آگاهی‌ها، به منظور شکل دادن عقاید و اعمال دیگران، این حذف عمدی می‌تواند به دو شکل صورت پذیرد. سانسور در ساده‌ترین معنی‌اش، رسیدگی و آزمایش پیام‌های کثیرالانتشار توسط اولیای امور به جهت بازداشت موادی است که از نظر آنان نامطلوب است. این شکل سانسور، همان ایجاد مانع قبلی با عملی جهت جلوگیری از انتشار مواد نامطلوب است که مثلاً می‌تواند شامل حذف واژه‌ها، عبارات یا جملاتی خاص، توسط سانسورگر باشد.

اخبار کنترل شده:

شکل خفیفی از سانسور نیز که اخبار کنترل شده نام گرفته، وجود دارد. در اخبار کنترل شده، توزیع اطلاعات به طریقی است که حافظ حداکثر منافع توزیع‌کننده باشد. دولت‌ها، اصناف و دیگر دیوان‌سالاری‌ها، غالب اوقات در کنترل اخبار مقصر قلمداد می‌شوند.

سانسور برون قانونی:

سانسور برون قانونی سانسوری است که خارج از کنترل قانونی یا قدرت قانونی باشد. چنین سانسوری می‌تواند داوطلبانه باشد. مثل وقتی که سردبیری، عبارت یاواژه‌ای را از دست نوشته خود حذف می‌کند چرا که احساس می‌کند از ذوق سلیم به دور است یا کتابداری که کتابی را از دور خارج می‌کند، بدین علت که به نظر او قبیح و اهانت‌آمیز است و وی مطالب قبیح و اهانت‌آمیز را دوست ندارد.

از یک لحاظ سانسور برون قانونی می‌تواند غیرداوطلبانه باشد مانند وقتی که سانسور خود پاسخی به فشار‌های اقتصادی، سیاسی یا فشار‌های دیگری از این قبیل است. مثلاً یک ایستگاه رادیو- تلویزیونی ممکن است انتقاد از مقامات دولتی را به علت تهدید‌های واقعی یا احتمالی، از جانب آن مقامات در خصوص تمدید مجوز مسکوت گذارد.

تحریف Disortion

یکی از رایج‌ترین شیوه‌های پوشش خبری و مطبوعاتی،‌تغییر متن پیام به شیوه‌های مختلف از طریق دست‌کاری خبر است. در مسئله تحریف، سه پدیده به چشم می‌خورد که عبارتند از: تعدیل، شاخ و برگ دادن و جذب. یک خبر در حین انتقال از شخصی به شخص دیگر به تدریج کوچک‌تر از گذشته، قابل فهم‌تر و از نظر بازگو کردن، ساده‌تر می‌شود. در حین فرآیند انتقال متوالی بسیاری از جزییات اصلی خبر کم‌کم تعدیل می‌شوند، تجربه‌هایی که در مورد تحریف انجام شده است، نشان می‌دهد که بسیاری از جزییات موجود در ابتدای زنجیره انتقال به شدت حذف می‌شوند.

هر بار که خبر تحریف شده نقل می‌شود، میزان جزییات، هر چند باکندی، کاهش می‌یابد. در همان زمانی که فرآیند تعدیل انجام می گیرد، شاخ و برگ‌های دیگری به خبر اضافه می‌گردد.

ساختن یک یا چند دشمن فرضی To Make a supposed Enemy

این یکی از شیوه‌های قدیمی سیاسیون کهنه‌کار است که قدرت را در اختیار دارند و برای بقا و ماندگاری در حکومت از آن استفاده می‌کنند. این شیوه به مطبوعات نیز رخنه کرده است. در این شیوه سعی می‌شود تا سایر رسانه‌ها و مطبوعات یا سایر سیاستمداران و یا سایر احزاب را در چشم مخاطبان خود، به شکل یک دشمن نشان‌دهند. همیشه داشتن یک دشمن فرضی می‌تواند اقدامات طرف مقابل را محق و معتبر جلوه دهد و زمینه را برای هر نوع اقدامی فراهم آورد. استفاده از این شیوه خود می‌تواند برای متحد کردن افراد داخل یک کشور نیز مفید واقع شود.

پاره حقیقت‌گویی To release a part of truth

گاهی حادثه، خبر یا سخنی مطرح می‌شود که از نظر منبع، محتوای پیام، مجموعه‌ای به هم پیوسته و مرتب است که اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود جهت و نتیجه پیام، منحرف خواهد شد. این از رویه‌های رایج مطبوعات است که معمولاً متناسب با جایگاه و جناح سیاسی که به آن متمایل هستند، بخشی از خبر نقل و بخشی را نقل نمی‌‌کنند. این شیوه به خصوص در انتشار نظرات رهبران سیاسی متداول است.

به طور کلی از دید روزنامه‌نگاران یک خبر هنگامی کامل است که عناصر خبری در آن به شکل کلی مطرح شوند. اما چنانچه یکی از عناصر خبری- چگونه؟ کجا؟ کی؟ چه کسی؟ چه چیزی؟ چرا؟ – در خبر بیان نگردد، خبر ناقص است. که در این تاکتیک، حذف یکی از این عناصر به عمد صورت می‌گیرد. درنشریات برای جلب نمودن نظر خواننده به تیتر خبر، از این تاکتیک استفاده می‌نمایند.

محک زدن To Test for Confirm

برای ارزیابی اوضاع جامعه و طرز تفکر مردم جامعه درباره موضوعی خاص که نسبت به آن حساسیت وجود دارد و یا دریافت بازخورد نظر حاکمان و یا گروهی خاص یا صنفی از اصناف جامعه، خبری منتشر می‌شود که عکس‌العمل به آن، زمینه طرح سوژه‌های بعدی قرار می‌گیرد عوامل تبلیغاتی سعی می‌کنند برای دریافت بازخورد نظر گروهی خاص و یا حتی افراد جامعه، با انتشار یک موضوع عکس‌العمل آن‌ها را مورد ارزیابی قرار دهند و سیاست‌های آینده خود را نسبت به آن طراحی کنند.

تاکتیک محک زدن به نوعی، تاکتیک بازگشتی هم هست و به افراد خاص بر می‌گردد و جامعه محدودتری را در نظر می‌گیرد. اما بازخورد بیشتر به جامعه و عوام بر می‌گردد. مثلاً برای ارزیابی نظر مردم ایران راجع به رابطه با آمریکا، خبری منتشر می‌شود تا پس از محک زدن آن، موضوعات جدی‌تری را در این باره منتشر سازند.

ادعا به جای واقعیت To truthPretention instead of trath

رسانه‌های خبری برای دستیابی به اهداف مورد نظر خودگاهی ادعا‌هایی علیه افراد، گروه‌های مختلف و رسانه‌های رقیب مطرح می‌کنند و آنان را مجبور به پاسخگویی می‌نمایند. در واقع در این روش، اخبار مخابره شده و یا به چاپ رسیده نوعی ادعا به جای واقعیت را در ذهن مخاطب تداعی می‌کند و با استفاده از کلماتی نظیر «ادعا» منبع خبر سعی می‌کند اولاً خبر را از دست ندهد، در ثانی صحت و سقم خبر را به گردن منبع مدعی آن انداخته، ثالثاً چنانچه خبر مورد تأیید قرار گرفت، اعتبار پخش آن را نصیب خود کند و در نهایت پیامی را که مدنظرش می‌باشد به همراه خبر القا نماید.

اغراق

عوامل تبلیغاتی با بهره‌گیری از این شیوه دست به پخش مطالب مبالغه‌آمیز می‌زنند. آن‌ها سعی می‌کنند مطالب کوچک را بسیار بزرگتر از آن‌چه وجود دارد جلوه دهند و همچنین قادرند از مطالب بزرگ به شکلی ضعیف و در زمان، مکان و جایگاهی که به چشم نمی‌آید، بهره‌برداری کند.

تفرقه

شاید بتوان تفرقه را یکی از مؤلفه‌های عوامل قبلی دانست که با استفاده از آن‌ها عامل تبلیغاتی سعی می‌کند بین جامعه مخاطبان خود با مرزبندی و جناح بندی‌هایی که در اکثریت موارد کاذب هم می‌باشد، مطالبی را پخش کند تا پتانسیل و توان آن‌ها را کاهش دهد.

ترور شخصیت

در شیوه‌های جدید، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است. در زمان‌هایی که نتوان فردی را ترور فیزیکی کرد و یا نباید افراد مورد ترور فیزیکی قرار گیرند، سعی می‌کنند از طریق عوامل تبلیغاتی جنگ روانی و با استفاده از وسایل ارتباط جمعی، شخصیت‌های مطرح و موثر در جناح مقابل را به زیر ذره‌بین کشیده و با بزرگ‌نمایی نقاط ضعف آنان را ترور شخصیت نماید.

شایعه (Rumour)

زمانی که جریان این خبر از بین افرادی شروع می‌شود که از حقیقت موضوع دورند، شایعه آغاز می‌گردد و تکرار آن بدون ارائه برهان و دلیل ادامه می‌یابد تا تقریباً بسیاری از مردم آن را باور می‌کنند و در نهایت شیوه معینی برای ترویج آن پیش گرفته می‌شود، شایعات زمانی رواج می‌یابند که حوادث مربوط به آن در زندگی افراد از اهمیتی برخوردار باشند یا در مورد آن‌ها خبر‌های صریح پخش نشود و یا اینکه خبر‌های مربوط به آن‌ها مبهم باشند.

تاکتیک شایعه

شایعه در جایی ایجاد می‌شود که خبر نباشد و یا خبر از منابع موثق منتشر نگردد. از جمله اولین عناصری که در بحث شایعه مطرح می‌باشند، موضوع، مکان و زمان شایعه است. یک شایعه‌ساز ماهر به خوبی می‌داند که شایعه وی باید موضعی باشد که حساسیت بالای جامعه را در زمان و مکان مناسب به خود اختصاص دهد. رابطه بین موضوع، زمان و مکان می‌باید در پخش یک شایعه به خوبی درک و احساس گردد.

هر شایعه در برگیرنده بخش قابل ملاحظه‌ای از واقعیت می‌تواند باشد، اما ضریب نفوذ آن نیز تحت تأثیر سه عامل دیگر می‌تواند افزایش بالایی پیدا کند، که این عوامل عبارتنداز: تسطیح، همانند سازی، برجسته‌سازی.

تسطیح

در تسطیح، شایعه‌ساز سعی می‌کند عوامل حاشیه‌ای و جنبی یک موضوع را از بین ببرد و موضوع شاخص را نمایان‌تر کند. حذف مطالب حاشیه‌ای شایعه و حذف مطالب کم‌اهمیت‌تر عامل تسطیح را شکل می‌دهد. در این جا موضوع شایعه نماد وسیع‌تر و بزرگ‌تری پیدا می‌کند و یا به تعبیر دیگر تنها موضوع شاخص جامعه می‌شود

همانندسازی

در همانندسازی نوعی فرافکنی صورت می‌گیرد. موضوعی در ذهن مخاطب عینیت پیدا کرده و مخاطب نسبت به آن آگاهی دارد. در این نوع شایعه، استفاده از تاکتیک بک‌گراند می‌تواند عنصر شایعه را تقویت کند.

برجسته‌سازی، بزرگ‌نمایی

نمودار شدن عنصر اصلی شایعه همان برجسته‌ساز و واضح کردن موضوع اصلی است. برجسته‌سازی زمانی اتفاق می‌افتد که شما بتوانید با تسطیح عناصر حاشیه‌ای خبر را حذف و با مبالغه‌ای که در خبر انجام می‌دهید، آن را در حد معقول بزرگ جلوه دهید.

شایعات در زمان جنگ‌های نظامی سه دسته هستند و دارای سه کاربرد می‌باشند:

شایعات تفرقه‌افکن

در این نوع شایعه سعی می‌شود در موانع دشمن ایجاد شکاف نمایند و با بیان تشنجات بین افراد دشمن آن‌ها را ضعیف کنند. این نوع شایعه در بازی‌های سیاسی کاربرد وسیعی دارد.

شایعات هراس‌آور

در این نوع شایعه با اعلام کشته‌های وسیع و پخش آن در بین نیروهای دشمن می‌توان ناامیدی را در بین آن‌ها افزایش داده و آن‌ها را ضعیف نمود.

شایعات امیدبخش

این نوع شایعات باعث ایجاد روحیه و انسجام در بین نیروهای خودی شده و کاربردی وسیع دارد.

نیل پستمن در کتاب خود تحت نام «زندگی در عیش، مردن در خوشی» شایعات را به سه دسته تقسیم می‌کند:

شایعات آتشین

شایعه‌ای است که یکباره شکل می‌گیرد، همه جامعه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و اثری کوتاه‌مدت دارد. کاربرد این نوع شایعه بیشتر در زمان جنگ نظامی است. استفاده از آمار و ارقام و بزرگ نشان دادن آن ها، مسیر شایعات آتشین است. به معنای دیگر شایعات آتشین با ارقامی بسیار بزرگ ولی فقط در یک مقطع وارد می‌شوند، تأثیر آن‌ها عظیم است ولی مقطعی است.

شایعات خزنده

شایعاتی هستند که همراه با تاکتیک‌های قطره‌چکانی، مرحله به مرحله می‌تواند مسیر یک شایعه را در ذهن افراد یک جامعه طراحی کند. این شایعات دراز مدت‌تر از شایعات آتشین هستند و پیچیدگی‌های بیشتری نیز دارند.

شایعات دلفینی

آن نوع از شایعات هستند که به تناسب زمان آشکار می‌گردند و بلافاصله پس از تأثیرگذاری برای مدتی پنهان می‌شوند و دوباره با ایجاد زمینه و انگیزه خود را آشکار می‌کنند. به گفته پستمن این شایعات، شایعات غواصی می‌باشند. در این نوع شایعه از آنچه که در گذشته اتفاق افتاده در زمان‌هایی که کاربرد آن اقتضاء می‌کند، استفاده می‌کنند. گاهی مطالبی را آشکار و گاهی مطالبی را پنهان می‌نمایند.

تاکتیک ماساژ پیام Spinning The Message

انواع بیشماری از فریب و خودفریبی در انبوه داده‌ها و اطلاعات و دانشی که هر روز از کارخانه کار فکری دولت به بیرون جریان می‌یابد، دیده شده است که به ماساژ پیام معروف است. تاکتیک حذف، تاکتیک کلی بافی، تاکتیک زمان‌بندی، تاکتیک قطره‌چکانی، تاکتیک موجی و تاکتیک تبخیر از جمله تاکتیک‌های ماساژ پیام به شمار می‌آیند.

تاکتیک‌ کلی بافی Generality Tactic

تاکتیک کلی‌بافی تاکتیکی است که در آن جزئیاتی که ممکن است مخالفت اداری یا سیاسی را برانگیزد را با لعابی از مطالب غیرواقعی می‌پوشانند. در پخش این تاکتیک سعی می‌شود بدون توجه به مسایل اصلی و عمیق در خبر و بدون ریشه‌یابی به موضوعی که منعکس می‌شود به حواشی آن پرداخته شده، به خبر لعاب بزنند و شاخ و برگ آن را اضافه کنند و خواننده را در سطح نگه دارد. و توجه وی را کمتر معطوف به عمق مطالب نمایند. این تاکتیک بیشتر در پخش بیانیه‌های وزارت امور خارجه و یا دستگاه دیپلماسی خارجی کشورها مورد استفاده قرار می‌گیرد، که در آن‌ها از شیوه بی‌حس‌سازی مغزی استفاده شده است.

تاکتیک زمان‌بندی Timing Tactic

مرسوم‌ترین مصداقی را که می‌توان برای تاکتیک زمان‌بندی مثال زد، تأخیر در پخش خبر می‌باشد، به نحوی که دیگر پیام‌گیر نتواند کاری بکند. این شیوه در بسیاری از موارد التهاب و اشتیاق مخاطبین را برای شنیدن خبر از منابع موثق مهیا نموده و در بخشی دیگر زمینه پخش شایعات را نیز فراهم می‌کند.

تاکتیک حذف Omission Tactic

براساس این تاکتیک قسمت‌های مهمی از خبر به دلایلی که از پیش طراحی شده و به شکلی هدفمند حذف می‌گردد تا زمینه را برای پخش تاکتیک شایعه مهیا نماید. در این تاکتیک پخش‌کننده خبر (رسانه) می‌داند که با پخش قسمت ناقصی از خبر سوالاتی، در ذهن مخاطبان ایجاد می‌شود که این سؤالات چنانچه پاسخ گفته نشود، زمینه پخش شایعات را فراهم می‌کند.

تاکتیک قطره‌چکانی Dribble Tactic

داده‌ها، اطلاعات و دانش به جای آنکه در سندی واحد نوشته شود در این تاکتیک دسته‌بندی شده و در زمان‌های گوناگون و به مقدار بسیار کم ارائه می‌گردد تا هم مخاطب نسبت به منبع خبر اعتماد پیدا کند و هم نسبت به آن اعتیاد پیدا کند و منتظر پخش اخبار از مجرای مورد نظر گردد. در این شیوه الگوی رخدادها تجزیه می‌شود و از دیدگیرنده مخفی می‌ماند.

تاکتیک دروغ بزرگ یا استفاده از دروغ محض Lie Tactic Big

این تاکتیک قدیمی و سنتی می‌باشد، اما هنوز هم مورد استفاده فراوانی در رسانه‌ها دارد و عمدتاً برای مرعوب کردن حریف و یا حتی برای مرعوب کردن افکار عمومی مورد استفاده قرار می‌گیرد. یعنی پیامی را که به هیچ وجه واقعیت ندارد، بیان می‌کنند. معروف‌ترین مورد استفاده‌ای که از این تاکتیک شده، در زمان هیتلر و توسط گوبلز بوده است.

فوریت بخشیدن ساختگی به خبر To Create High Priority For A News

تأکید بر انتقال سریع و لحظه به لحظه پیام و افزایش کمیت آن یکی دیگر از شیوه‌های مطبوعاتی است. هدف از این شیوه ایجاد نوعی طوفان مغزی برای مخاطب نسبت به سوژه مورد نظر و ایجاد نوعی ایزوله کردن خبری مخاطب نسبت به دیگر منابع خبری از طریق ایجاد این اطمینان در مخاطب است و این مطلب را می‌خواهد القا کند که این مطبوعه در سریع‌ترین حالت ممکن، قادر است اطلاعات را به مخاطب برساند.

این تاکتیک برای کمتر تعمق کردن مخاطب بر اخبار نیز به کار گرفته می‌شود.

پیچیده کردن خبر برای عدم کشف حقیقت To Tangle a Canard

امروزه شیوه پنهان کردن حقیقت، محرمانه نگهداشتن آن نیست زیرا که ذات خبر فرار است و به محض یافتن مجرایی، به داخل جامعه نفوذ پیدا می‌کند. اعتقاد بر اینست که زمانی که یک رسانه قصد دارد یک خبر را پنهان کند لازم است با دادن اطلاعات متنوع و زیاد، حقیقت و موضوع را به گونه‌ای پیچیده کند که مخاطب از پیگیری آن خبر صرف‌نظر کند.

برای پنهان ماندن حقیقت، موضوع آنچنان با اخبار و اطلاعات فراوان و گاه ضد و نقیض، پیچیده و مغلق بیان می‌شود که مخاطب نتواند از لابلای مطالب به حقیقت دست یابد.

افزایش قابلیت تصدیق خبر از طریق چیدن خبر ساختگی و نادرست در میان چند خبر درست Proper To Take The News Out Of Its Context

این خصوصیات مستمر چند موج رادیویی مانند بی.بی.سی است که همواره از این شگرد استفاده کرده‌اند. در این شیوه، نظر مخاطبان به اخباری کاملا صحیح جلب می‌شود و پس از ایجاد اطمینان اولیه نسبت به این منبع، یک خبر نادرست اعلام و القاء می‌شود.

استفاده از دو خبر واقعی برای طرح یک خبر ساختگیTo use Two Factual News Items In Order To Legitimize A False News

ارتباط بخشیدن بین دو واقعه، نتیجه‌گیری غلط و غیرواقعی از آن، از شیوه‌های دیگر در مطبوعات و خبرگزاری‌ها و رادیوها به شمار می‌رود. مثلاً رادیو بی.بی.سی اعلام می‌کند که دو هیات سیاسی از آمریکا و ایران همزمان در سوریه با مقامات سوری دیدار و گفت و گو کردند. در این پیام هدف اصلی، القاء خبر ارتباط بین این دو هیأت سیاسی در سوریه و تضعیف دولت جمهوری اسلامی است.

استفاده از عاطفه گیرندگان پیامTo Play On The Emotions Of The Audience

در این روش تلاش می‌شود تعابیری در خبر مورد استفاده قرار گیرد که به کارگیری آنان احساس عاطفی مخاطبان را به طور ساختگی تحریف و تهییج کند. کلماتی نظیر تبعیض، ظلم به زنان، فشار بر کودکان، شکنجه، بازجویی، توطئه، خفقان، نسل‌سوزی، دولت ستیزی، قانون‌ستیزی، فجایع بشری و مانند آن می‌تواند احساسات یک مخاطب را برانگیخته نماید. موضع زنان و کودکان همیشه می‌تواند در این روش کارآمد باشد. پخش برنامه‌های تلویزیون و استفاده از عکس‌هایی که کودکان را در وضعیتی بسیار بد نشان می‌دهد، همچنین استفاده از زنان به عنوان عناصر زجرکشیده در اخبار می‌تواند در مسیر ایجاد هیجان بسیار مؤثر و پرنفوذ باشد.

استفاده از خبر برای تبلیغات Promoting Special Interests Through News

وقتی خبری از رسانه‌ها منتشر می‌شود، نیازی به اثبات آن وجود ندارد. چرا که اولین اصل برای دهنده پیام اینست که ادعایی که کرده، اصل می‌باشد. منبع خبر زمانی که خبری را می‌دهد، هیچگونه تلاشی برای اثبات آن نمی‌کند و مدنظر او اطلاع‌رسانی صرف است. در مورد خبر اگر کسی فکر کند یا ادعا کند که خبر درست نیست، لازم است برای رد آن مدرکی ارائه دهد.

اگر این اتفاق در ایران بود!

فیلم حمله وحشیانه پلیس به دختر دبیرستانی

 

کشنا ویلسون در تاریخ 29 دسامبر، بعد از تعطیل شدن از مدرسه در حال رفتن به خانه بود که ناگهان پلیس آمریکا به او حمله می کند و از او می خواهد که تسلیم شود؛ با اینکه این دختر 14 ساله دستان خود را به نشانه تسلیم بالا برده بود، پلیس شهر آلنتون ایالت فیلادلفیا آمریکا با شوک الکتیریکی این دختر را نقش بر زمین می کند.

کشنا ویلسون در شهر آلنتون ایالت فیلادلفیا زندگی می کند که در تاریخ 29 دسامبر بعد از تعطیلی مدرسه با دوستان خود در خیابان در حال پیاده روی بود که افسر پلیس وی را متوقف کرد.

حالا فرض کنید مشابه همین اتفاق در ایران اتفاق افتاده بود. آن وقت بود که این کلیپ در اکثر شبکه های اجتماعی فضای مجازی، سایت های خبری، شبکه های موبایلی و  ماهواره ای دست به دست می شد و همه فریاد می زدند که چرا امنیت در ایران نیست؟! چرا حقوق بشر در ایران رعایت نمیشود؟! چرا دموکراسی وجود ندارد؟! و...

اما این اتفاقات غیر انسانی وقتی در غرب رخ می دهد اکثر رسانه ها و مردم در سکوتی محض فرو میروند که این سکوت عجیب دو احتمال دارد:

1- این اتفاقات در غرب طبیعی است و آنقدر زیاد است که دیگر تعجب برانگیز نیست.

2- سانسور شدید رسانه های باعث می شود که خیلی ها نتوانند از این اخبار آگاه شوند و برعکس، کافی است در ایران بزغاله ای در چاه بیفتد! آن وقت است که تمام دوربین های دنیا فریاد "نقض حقوق بشر در ایران" را سر میدهند و عده ای جاهل در ایران به اسم روشنفکری همین حرف ها را بازگو می کنند!

باز هم خواهش میکنم یکبار دیگه به این کلیپ نگاه کنید و فکر کنید اگر این اتفاق در ایران بود چقدر هیاهو می شد.

همانند قضیه ندا آقا سلطان و یا اسید پاشی اصفهان که رفتار رسانه ها طوری القا می کرد که گویی تنها در ایران است که اسید پاشی رخ می دهد، در حالی که به گزارش اشپیگل تنها در طول سال 2011 تا 2012،  105 قربانی اسید پاشی در انگلستان وجود داشت در حالی که هیچ کس صدایشان را نشنید!

البته در دنیای غرب اتفاقات تلخ بسیاری رخ میدهد همانند شهید شدن مروه شروینی زن مسلمانی که به خاطر حجابش محاکمه شده بود در حین برگزاری جلسه دادگاه تجدید نظر در یک دادگاه درجه دو در شهر درسدن، فرد متهم  آلمانی در جلوی چشمان قاضی و سایر حاضرین به شربینی حمله کرده و با ضربات چاقو وی را که سه ماهه باردار بوده از پا در آورد و در حین ضربات، شوهر مروه برای نجات همسرش به طرف او شتافت که توسط پلیس آلمان مورد تیراندازی قرار گرفت.

 خدا را شکر میکنم که کشور جمهوری اسلامی ایران آنقدر امنیت و اقتدار دارد که وقتی یک مورد اسید پاشی هم رخ میدهد اکثر ارگان ها، دستگاه ها و رسانه ها دست به دست هم میدهند تا این قضیه دیگر اتفاق نیفتد.همانند لباس سفیدی که حتی یک لک سیاه هم در آن دیده میشود و به سرعت باید بر طرف شود.

------------

کلیپی دیگر از حمله وحشیانه پلیس به زن باردار را در اینجا ببینید